در یک بررسی از میان ۱۸۰۰ جوان ۱۸ تا ۳۰ ساله، مشخص شد که حدود ۴۰ درصد از افراد نمیدانند در موقعیتهای احساسی — مثل عصبانیت، استرس یا دلخوری — چگونه رفتار کنند و چه واکنشی «درستتر» به شمار میآید.
بیش از نیمی از افراد گفتهاند:
«وقتی احساساتم شدید میشود، کنترلش سخت است و گاهی رفتاری میکنم که بعداً پشیمان میشوم.»
طبق نظر مشاوران روانشناسی، این مشکل فقط در رفتار نیست؛ بلکه ریشه در ناآشنایی با «زبان احساسات» دارد. یعنی ما معمولاً احساساتمان را بهدرستی نمیشناسیم و نمیتوانیم برای آنها واژه دقیق پیدا کنیم — و همین موضوع باعث تنش، سوءتفاهم و حتی سرد شدن رابطهها میشود.
«اگر احساسات را نشناسیم، در اصل نمیتوانیم رفتارمان را مدیریت کنیم. اولین قدم برای گفتوگوی سالم، شناخت احساس است؛ نه کنترل احساس.»
در این تحقیق، افرادی که حتی «واژه مناسب برای احساسشان» را میشناختند، ۳۵ درصد کمتر دچار تنشهای خانوادگی و تصمیمهای هیجانی شدهاند. این موضوع نشان میدهد که آموزش مدیریت احساسات، فقط یک موضوع روانشناسی نیست؛ بلکه پایهی تصمیمگیری درست در زندگی است.
